شاید باید فهمید

 

از تموم دوستای عزیزم که لطف کردن و تو روزه ... به فکر من و سارای من بودن تشکر میکنم البته میدونم که این کوچکترین کاری هست که میتونم انجام بدم از تموم شما سروران گرام ممنون هستم انشالله که خدا همه اسیران خاک رو رحمت کنه و ما اسیران زمین و زندگی رو مورد لطف رحمت خودش قرار بده

 

نمیدونم کسایی که این مطلب رو میخونن در مورد من چی میگن ولی این واقعیت یه مرد عاشقه .. دوست ندارم که فقط از خوبی ها بگم .... با واقعیت باید رو راست بود

 

میدونی سارا جون امروز دلم که نه تنم پر از گریه هست

نمیدونم چرا اینجوری شدم ولی اینو بدون که من دوست دارم

شاید از این روزگا فرار کرده باشی اما از دل من که نمیتونی

چقدر دلم تنگ برات میدونی

 برای یه بار دیدنت یه بار بوییدنت یه بار بوسیدنت حاضرم که ...

ولی افسوس که فرصتی نیست ...

میدونم که تموم این اشکها و حسرت ها حق من بود

ولی این افسوس سهم من از زندگی نبوداز

اینکه بخوام هر شب تو یه قاب کهنه دنبال نشونه ای از تو باشم

اینکه تموم زندگیم..... تموم دنیا رو تموم عشق و احساس رو از دریچه یه قاب کهنه ببینم

تو این قاب کهنه سارا رو زنده نشون میده و این منم که مردم

زندگی رو فقط با یه قلب بدون احساس ببینم که اگه سنگ بود یه جاهایی به رحم میومد

ولی این دل صاحب مرده من حتی دلش واسه خودش نمیسوزه..

پس چطور میخواد برای .... برای کسایی بسوزه که تو زندگی من

فقط نقش یه بازیچه رو داشتن اومدن

تا من یه چند روزی باهاشون بازی کنمو یه خورده ....

الان نمیدونم کجا هستن ولی امیدوارم که منو بخشیده باشن

تموم اونها چوب عشق من به سارا رو خوردن کسایی که حتی

حتی به اونها اجازه تصمیم گرفتن نمیدادم البته بگم تموم این بابت غرور بیش از حد من بوده

شاید کسایی که بیشتر با من برخورد داشتن باورشون شده باشه که

من خودخواه ترین و خود پسند ترین و مغرور ترین هستم

اونا تا میخواستن به خودشون بیان میدین که اسیر غرور خود خواهی من باید بازی رو شروع کنن و زمانی که من خسته میشدم باید تموم میشد ((( باید اینم گفت که فقط یه نفر تو این مدت واقعا برای من قابل احترام بوده حتما خودش میخونه و میدونه شاید صحیح نباشه اسم بردن ازش اخه ازدواج کرد ))))

تا اون ادما به خودشون بیان میدیدن که .... تموم شد

البته نمیدونستن که سرنوشت شونو دوتا تاس مشخص میکنه

ولی اینم یه جور گذران عمر بود که اگه این کارها رو نمیکردم واقعا میمردم

نباید من فقط از این بگم که سارای عزیزم رو دوست دارم

باید از بدی ها و اشتباهات هم به همون اندازه گفت

نمیخوام خودم یه تابو پرست نشون بدم اما من واقعا مریض شده بودم

بازی کردن و بازیچه کردن اونقدر برام لذت بخش بود که با هیچ چیز عوضش نمیکردم

الان هم یه مواقعی وسوسه میشم که دوباره انجام بدم ولی دیگه قول دادم که تموم بشه

الان شاید دلم بخواد که دوباره بازی کنم ولی .... دیگه دیگه

اما میخوام تموم روزهای باقی مونده رو به این فکر کنم که

 مرگ من نزدیک هست باید به فکر اون طرف باشم واسه همینم دو سال رفتم

رفتم دنبال خدا پیغمبر حسین عباس ... و...

اونقدر کتاب از ائمه خوندم که شاید الان بتونم با یه ملا مناظره کنم

اعتقاد من کامل شد کامل از این لحاظ که من خودم رفتم دنبالش و شناختم

الان با افتخار میگم که تنها ارزویی که من روی این زمین خاکی دارم

این هست که حرم اقا امام حسین رو برای یک بار ببینم

دیگه حتی بعد از مردن هم التماس نمیکنم به خدا که یه روز امون بده

زمان فوت سارا ارزوم این بود که زود تر بمیرم برم پیش اون

ولی الان تنها ارزوی که دارم همین هست که اول قبله امال رو ببینم تا بعد

فکری به حال مردن این حرفها بکنم

 

من همون نهال هستم

که دوست داشت از همه درختها بلند باشه

اره یه عالمه تلاش کردم

شدم بلند ترین درخت

انقدر بلند که سایه سار تموم درخت ها شدم

دیگه حتی سرم به خورشید میرسید

به خودم خیلی مغرور شدم به غرورم غره شدم

یه روز یه ضربه به پاهام ....

 تنم رو لرزوند تازه فهمیدم که وقتشه

ولی خدا رو شکر که اون تبر دست خودم بود

همیشه خودمو مغروز ترین ادم رو زمین میدیدم

ولی هیچ وقت به این فکر نکرده بودم که

یه روز این خودم هستم که خودم رو تو قامتم میشکنم

اره شکستم اما تو خودم و به دست خودم

 

امیدوارم که با خوندن این مطالب ناراحت نشید مخصوصا خانمها ولی این واقعیت من بوده هست که یه ادم .. هستم از تموم شما دوست های مهربون معذرت میخوام ولی دلم میخواست که از بدی های منم بدونید با ارزوی روزی که همه جرات گفتن اشتباهات رو داشته باشن و در راه جبران اون قدم بردارن البته اینم بگم که من کاملا عوض شدم و با اون مرد چند سال پیش فرق میکنم موقعی که تو فکر اخرین راه باشی باید واقعیت رو بگی ..... راستی یه چیزی من خواهشم اینه که راحت مطالبی که مد نظرتون هست رو بگید اصلا ناراحت نمیشم دوست دارم بدونم که نظرتون چیه واقعیتش

خداحافظ

 

نظرات 105 + ارسال نظر
هیلدل پنج‌شنبه 17 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 12:09 ب.ظ http://www.hildabihamtast.blogsky.com

سلام
دلم خیلی گرفت .......... این سرنوشتو کی مینویسهههههههههههههههههه کاش خواسته های مارو یه کم می پرسید ............ سارا رفته تو موندی .. چرا فکر می کنی سارا خودشم به رفتن قانع بود....... ....
.........................

لیدا پنج‌شنبه 17 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 02:24 ب.ظ http://kaghaz-e-sefid.blogfa.com/

سلام دوست من...آپدیت کردم بیا اونورا...خوشحال میشم...

یه دل کوچولو پنج‌شنبه 17 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 03:33 ب.ظ http://chibegam.blogfa.com

سلام...پست رو کا مل خوندم...خیلی ارزش داره که اشتباهتون رو قبول دارین ومی خواین چران کنین.....
البته بعضی از اشتباها خیلی سخت جبران میشن...
شایدم هیچ وقت نشه!!!!!!!!۱
موفق باشی

نورا پنج‌شنبه 17 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 07:10 ب.ظ http://nooronline.persianblog.com

زندگانی برگ بودن در مسیر باد نیست…امتحان ریشه هاست…ریشه اش هرگز اسیر باد نیست…زندگانی پیچک است…انتهایش میرسد پیش خدا …باید آن را سبز کرد…باید آن را آب داد …با آبپاش لحظه ها…………………
با سلام به شما برادر عزیز،خوبید؟
همینکه به اشتباهاتتون اعتراف کردید خودش کلی ارزش داره....و مهمتر اینکه به طرف کسی رفتید که همیشه آغوش پرمهرش بروی بنده هاش بازه...........همه اینا میتونه شروع یه زندگی دوباره باشه........شروعی از صفر اما با کوله باری از تجربه..........ولی یادتون باشه این دفعه اجازه ندید غرور بیش از حد غل و زنجیری بشه برای دست و پاهاتون.........براتون آرزوی خوشبختی و سلامتی دارم.....در پناه حق

احمد جمعه 18 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 02:02 ق.ظ http://www.sarzamin-ir.blogsky.com/

سلام . ممنون که بهم سرزدی. شاد باشی و سرحال

هومن جمعه 18 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 04:05 ق.ظ http://hamraz.blogfa.com/

سلام دوست عزیز خوبی؟
من وقتی اپ کردم خبرتون کردم ولی اسممو یادم رفته بود
بنویسم شرمنده دوست خوبم
واقعا متن های با احساسی دارید
توی پست قبلی هم گفته بودم من شما را کاملا درک
میکنم چون منم درد شما را دارم
منم اپیدم خوشحال میشم سر بزنید
موفق و شاد باشید
بای.

ابجی خاطره جمعه 18 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 04:06 ق.ظ http://yadto.blogfa.com

سلامممممممممممممممممممممممممممم
خوبی دوست جونم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
بدو بیا به روزممممممممممممم
یا حق

شهرزاد جمعه 18 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 12:19 ب.ظ http://maman-o-golak.blogfa.com

سلام
از اینکه به من سر میزنی ممنونم
اما ایندفعه....
لب به اعتراف گشودی
راستی در اون لحظه به چی فکر میکردی
تنها بودی.... یا انتقام.... یا بازی....
اما هرچه که بود....
سارا را در اون لحظه فراموش کرده بودی
.........حالا خوبه که برگشتی

تنهاترین غزال جمعه 18 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 09:39 ب.ظ http://sarbolanddd.persianblog.com

سلام
قشنگ بود
من آپ کردم
خوشحال میشم با نظراتتون منو دلگرم کنید
سربلند باشی
بای

ایمان آسمانی جمعه 18 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 10:36 ب.ظ http://www.asemooni2009.blogfa.com

سلام داداش . چطوری؟ . شرمنده که دیر اومدم آخه یه کم گرفتار بودم ... شهامتت منو کشته .... منم به روزم . فعلا یا علی

مسعود جمعه 18 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 11:38 ب.ظ http://peyadero.persianblog.com

سلام. جالبه. منم به روزم. سر به منم بزنید

لیموی صورتی شنبه 19 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 12:48 ق.ظ http://www.pacific.blogsky.com

همه ما یه جاهایی تو زندگیمون اشتباه میکنیم...
همین اشتباها هستن که بعد سرمون خراب میشن...

دخترمشرقی شنبه 19 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 01:33 ق.ظ http://roya0sharghi.blogfa.com

سلام دوست.............نمی دونم هر کدوم از این ادما که اومدن این جوری نوشتن اگه خودشون جای اون ادما بودن بازم........
غرور خوب خیلی خوب اما بجاش من خودم آدم مغروری اماوقت به خاطر مغرور بودنم نیومدم دیگران و خورد کنم
دوست من عزیز دل شما که خوب بود/پس انتقام کی و می خواستی بگیری
/اگه طرفت بد بود اون موقع چی ؟لابد زمون زمانه و بهم میزدی
خدا برای هر کسی سرنوشتی قرار داده اگه خدا چیزیو ازادم می گیره لابد حکمتی شایدم ادم لیاقت نگه داشتن اون نداره
دوست من نامردی ندیدی که این جور رفتار کردی من نمی دونم ادمایی که با هاشون سر کار
داشتی چه جوری بودن ولی مسلما اونا هم برای خودشون خدایی دارند خدا نکنه که نفرین یک دل پشت سر ادم تو زندگیش باشه /
از اون موقع بلا از زمین وزمان بر ادم می باره من نمی دونم چرا فکر می کنی ادم مغروری هستی
من اصلا این طور فکر نمی کنم شاید واژه خودخوه زیباتر باشه تو خودتو بیشتر دوست داری به
خاطر فراموش کردن اتفا ق هایی که گذشت این کار ها رو کردی/بدون آه ادم اگه به حق باشه دنبالادم /ادما خودشون متوجه نیستن
آقای....................دعا کن دعا کن خدا کمکت کنه
مطمئنم خدا این کار و داره می کنه وگرنه هنوز هنوز ه توی خواب غفلت بودی
بازم شما که شجاعت اینو داری که از بنویسی دعا کن فقط دعا مطمئنم که خد ا به آرزویی که داری
می رسونه فقط یکم اراده داشته باشی اقا می طلبه تورو .............
مغرور نباش..........فکر کنم هنوزم کار داره تا اعتقادات کامل بشه
چون ادم معتقد به نا امیدی هیچ وقت فکر نمی کنه
می دونید توی یکسال اخیرادم زیاد دیدم شاید باورتون نشه...در همین دنیا مجازی خیلی ها هستند که خوب می نویسند ادعا زیاد دارند
ولی به نظرم هیچ کدومشون بویی از ادمیت نبردن........ولی با این وجود به روشون نیاوردم
نمی خواستم ناراحتتون کنم شاید از این به بعد نخواید به طرف وبلاگم بیاید ولی خوب من باید حرفمو بهتون می زدم
نمی دونم چرا خواستی نظر در رابط با این کارات بدیم ...........خودت که می دونی چی کار کردی
ولی خوب فکر نکنم اینقدر ها بد باشی اصلا تا وقتی که خداست ما کی باشیم تعیین خوب و بد ادما رو بکنیم اون که خداست در برابر بندهاش مهربون /حال کی گفته خوبی که از بدیات نوشتی (چشمک)
موفق باشی مطمئنم به ارزوت می رسی حال اگه ازما بدت نیومده ما رو هم اونجا دعا کن/دعا کن اون آدما هم تورو ببخشند)دعا کن برادر دعا..)
چرا نوشتی خدا حافظ نکنه...............

تنهاترین شنبه 19 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 10:40 ق.ظ http://hamenamardan.blogfa.com

سلام ...لحظه ها در گذرند ...
به چه باید نگریست؟...
به صدای تو که در گوش هوا می پیچد؟...
لحظه ها در همه جا
در تکاپوی رسیدن به نگاهی است
که در اوج غروب عاشقانه به خدا می نگرد .
موفق باشید
یا حق

شقایق شنبه 19 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 12:58 ب.ظ http://avayetanhai.blogfa.com

سلام عزیزم
راستش نمی تونم بگم کارهایی که از روی خودخواهی کردی حق داشتی چون امکان داشت قیمت خودخواهیهات بشه زندگیه کسی که با هزرا ارزو و کلی علاقه اومده بود توی زندگیت و تو فقط باهاش بازی کردی امیدوارم ناراحت نشی و به دل نگیری آخه خودت گفتی نظر واقعیم رو بگم و اینم باید بگم انسان جایز الخطا ست و میشه اشتباهاتش بخشیده شه .شهامتت رو تحسین می کنم که به اشتباهت معترف شدی و این خیلی با ارزشه.
آرزو نمی کنم که غم از دلت بیرون بره چون غم و رنجه که انسان رو به خدا نزدیکتر میکنه من آرزو میکنم هر چی صلاحته و بهترینه برات اتفاق بیفته....اگه درمورده موضوع من دچار تعجب شدی من توی همین چند خط جواب تعجبت رو دادم با کمی تفکر متوجه خواهی شد. با تمام وجودم ارزو می کنم موفق باشی. مطمئنم سارای تو هم از اینکه تو در صدد جبران براومدی واقعا خوشحاله.
در پناه مهر

تنهاترین غزال شنبه 19 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 04:44 ب.ظ http://sarbolanddd.persianblog.com

سلام دوست خوب
مرسی که سرزدی واظهار لطف نمودی
سربلند باشی
بای

شادی(فرزند آتش) شنبه 19 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 05:55 ب.ظ http://www.fire-girl-no1.blogfa.com

سلام ممنون که آپ کردنتو بهم خبر دادی راستش منم یه جورایی مثل تو هستم پر غرور و یه جورایی افتضاح تنوع طلب ولی ولی هنوز عاشق نشدم و فعلا با عذاب وجدانم زندگی میکنم

مجتبی ۰ شنبه 19 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 09:20 ب.ظ http://mojtaba60.persianblog.com

سلام پیش میاد وزندگی هم ادامه داره بیا که من به روزم

الهام د شنبه 19 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 10:14 ب.ظ http://brightsunflower.blogsky.com

خوبه که الان به این نتیجه رسیدین. هنوز هم برای خوب بودن وقت هست و مثل معروف می گه : ماهی رو هر وقت از آب بگیریم تازه ست!

دفتر عشق شنبه 19 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 11:46 ب.ظ http://www.daftareshghe.blogsky.com/

سلام خوب هستی؟ دفتــــــــر عشق آپدیت شد. و باز منتظر حضور گرمت هستم. شاد و پیروز باشی در تمامی مراحل زندگی. یا حق///بیا و اشکهای پر از مهرت را بر دامن من بریز…
بیا تا با هم بنشنیم و گریه کنیم…
بگذار چشمهایم به چشمهای تو عادت کنند…
بگذار چشمهایم نیز مانند چشمهای تو از اشک ریختن ناله کنند…
تنهایی اشک نریز ، موقع اشک ریختن اسم مرا نیز صدا کن…
به چشمهایم آموختم که بدون تو اشک نریزند

غریب اشنا یکشنبه 20 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 12:55 ق.ظ http://www.hejregol.blogfa.com/

دوست خوبم کاملا می فهم که چه می گویی ویا چه می خواهی با نوشته هایت بگویی ولی در پس صبوری چه می توان کرد ؟؟؟؟؟؟ زمان می گذرد و همه ما به نوعی راهی سفر ولی خب توشه ای نداریم بدبختی ؟ همین ادم رو مترصد می کنه که مرگش رو ارزو نکنه هر جایی هستی موفق باشی

ایمان آسمانی یکشنبه 20 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 02:20 ق.ظ http://www.asemooni2009.blogfa.com

سلام داداش . خوبی؟؟؟ . بازم آپ کردم .. پیشم بیا ... فعلا یا علی .......

جعفر یکشنبه 20 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 11:55 ق.ظ

وبلاگت قشنگه .
به ما هم سر بزن
Razi2005.mihanblog.com
یک وبلاگ هم برای پرسش و پاسخ دینی و اعتقادی
Taklif.mihanblog.com

نازنین(زندگی) یکشنبه 20 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 01:22 ب.ظ

سلام /مطلب جدید؟؟

پائیز غم یکشنبه 20 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 03:29 ب.ظ http://nawa.blogfa.com

خسته ام،انگار صد سال پیاده راه آمده ام.انگار صد سلسله کوه
را روی شانه های نحیفم حمل کرده ام.انگار هزار سال است که
پلک هایم نبسته ام. خسته ام، آنقدر خسته که نام خود را هم
فراموش کرده ام وهیچ یادم نیست که اولین بار کدام گل را
بوییده ام.من شکل سنجاقکی را که در کوچه کودکی بو سیده ام
از یاد برده ام. خسته ام،انگار این جاده های سرد و خاکی
پاییز تمام شدنی نیست،از دست زمین و آسمان دلگیرم و از
درختانی که بر من سبز شده اند،گلایه مندم،خسته ام نه آنقدر
که نتوانم تو را دوست داشته باشم و از کنار نفسهای گرمت
بی اعتنا بگذرم،بگو،چقدر به انتظار بنشینم که زمان از من
عبور کند وستاره ها شاهد خاموش شدن تک تک فانوس های
قلبم باشند؟چقدر پیراهن کدرم را در چشمه آرزوها بشویم و
روی طناب دلواپسی پهن کنم؟اگر شوق رسیدن به دستهایت
نبود،هیچ گاه آغوشم را نمی گشودم واگر صدای گوشنواز
تو نبود،از گوشه تنهایی بیرون نمی آمدم،اگر شوق دیدن
چشمهایت نبود، هیچ گاه پلکهایم را بیدار نمی کردم و اگر
نسیم حرفهایت نمی وزید،معنای جهان را نمی فهمیدم....
خسته ام، اما نه آنقدر که نتوانم هر روز به با شکوه ترین
قله زندگی بایستم وهمراه با ستاره ها و خورشید به تو
سلام کنم.
.......................................................................
ممنونم که به من سر زدی
من به روزم
فعلا..............

اطهر یکشنبه 20 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 06:26 ب.ظ http://brightfire.blogsky.com

گر کوره راه زندگی طویل است و پر ملال
یاد آر که تنها یکبار باید از آن گذر کرد.

من آپم

بهار یکشنبه 20 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 11:43 ب.ظ http://asbevahshi.blogfa.com/

ای عشق به راه عاشق بی تاب بتاب...

اکسیژن دوشنبه 21 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 12:44 ق.ظ http://ok30zhen.blogspot.com

گاهی وقتا سکوت بهتره. و برای من نشان از رضایت.هستم.با تمام حرفات هستم

بهارنو دوشنبه 21 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 09:39 ق.ظ http://baharno.blogfa.com

سلام
امیدوارم خوب باشید
من وبلاگمو اپ کردم
خوشحل میشم قدم به کلبه من بزارید
با ارزوی بهترینها

مسافر سرزمین هیچکس دوشنبه 21 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 12:31 ب.ظ http://www.deliashams.blogfa.com

سلام .. خوبی خیلی اعترافات سنگینی بود .. امیدوارم بعد از این همه پستی و بلندی راهت رو پیدا کرده باشی و به تعادل رسیده باشی

شاد و سلامت باشی

خانوم کوچولو دوشنبه 21 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 03:00 ب.ظ http://Khaanoom-Koochooloo.mihanblog.com

دوباره سلام......ایستگاه خدا تووبلاگ خانوم کوچولومنتظرتونه.....درپناه خدا،شادباشین وامیدوار.

آبان دوشنبه 21 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 04:11 ب.ظ http://paeiz59.persianblog.com/

این روزها در ورای یک لبخند مسکوت پنهان مانده ام/ این نقاب چقدر برازنده من است / چه مضحکانه خود بی گناهم را باخته ام ... تو فهمیدی که من چه تنهایم .... *دختر آبان* به روز شد منتظر قدمت هستم نازنین.. یا حق.

کامیار دوشنبه 21 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 04:32 ب.ظ http://www.kamyararyana.blogfa.com

وبلاگ زیبایی داری.
تبادل لینک یا لوگو می کنی ؟

نسرین دوشنبه 21 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 10:44 ب.ظ http://icylady.persianblog.com

سلام دوست خوبم.شنیدم به سلامتی عازم مشهد هستی.اومدم برات سفر خوبی رو آرزو کنم و بگم التماس دعا ...

مریم سه‌شنبه 22 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 02:45 ق.ظ http://www.4everyone.persianblog.com

سلام/امیدوارم که حالتون خوب باشه/کم پیدایین/نمیدونم چرا یه حس عجیبی نسبت بهتون دارم /یه حس آشنایی/یه حس هم دردی/یه حس عجیب دیگه/من ۳ روز رفته بودم مشهد شاید باورتون نشه /وقتی می گم یه حس عجیبه.........من اونجا همش به فکر شما و ساراتون بودم/وقتی به مریمم فکر می کنم یه دفعه یاد شما و سارا می افتم/کلی براتون دعا کردم /فقط امیدوارم قبول بشه/موفق باشید

خانوم کوچولو سه‌شنبه 22 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 09:37 ق.ظ http://k

وباره سلام......خوبین؟....اول اینکه جون خانوم کوچولوبی خیال اون سه نقطه شین(چشمک)،من که جواب دادم.....دوم اینکه دارین میرین مشهد،اونم تو همچین روزاوشبایی خیییییلی التماس دعادارم ها.......من جدم امام رضا(ع)اگه منودعاکنین سفارشتونو میکنم(چشمک)....البته بماند که یکی بایدپیدابشه سفارش خودمو بکنه!!!!.....

خانوم کوچولو سه‌شنبه 22 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 09:38 ق.ظ http://Khaanoom-Koochooloo.mihanblog.com

....سوم هم نداره.....آهان مرسی که پیشم میاین وخوشحالم میکنین.....دیگه خیلی حرف زدم......دعایادتون نره هااااااااااااا.....درپناه خدا،شادباشین وامیدوار

نازنین(زندگی) سه‌شنبه 22 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 10:40 ق.ظ http://www.pashaee.blogfa.com

بوستان عشق سه‌شنبه 22 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 11:51 ب.ظ http://www.boostanashgh.blogsky.com

سلام دوست عزیز / از این که دیر به شما سر زدم معذرت می خواهم / یکی از یاران امام رضا(علیه السلام) نقل می کند که: هرگز ندیدم که امام رضا با سخن خود کسی را برنجاند و هرگز حاجت کسی را که توان ادای آن را داشت رد نمی کرد. / میلاد هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت بر شما دوست عزیز مبارک باد. / دعا می کنم به آرزوهایت برسی

dokhtari 15 sale چهارشنبه 23 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 05:49 ق.ظ http://www.pidar.blogfa.com

ali bod kheuli ghashang bod manam montazeram

عروسک چهارشنبه 23 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 11:12 ق.ظ http://sarzamine-sargardany.blogfa.com

سلام...
خوشحال میشم بیایین پیشمون ...به روزم ...

یا حق...

نرگس چهارشنبه 23 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 01:24 ب.ظ http://t00fan.blogfa.com

چه جسارتی داری !

مریم چهارشنبه 23 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 02:16 ب.ظ http://www.4everyone.persianblog.com

سلام/مرسی که بهم سر زدین/پیشاپیش امیدوارم زیارتتون قبول باشه/من آیدیمو گذاشتم براتون /فقط یه چیزی من یه آیدی دیگه تو وب لاگم هست ولی اگر مایل بودین برام میل بزنین به این آدرس بزنین/از لطفتون ممنون/به امید اشنایی بیشتر (چشمک)/موفق باشید

~• دختـری بـا دنیــای کوچیـک •~ چهارشنبه 23 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 09:03 ب.ظ http://www.littleworld.tk

دلم بد جوری گرفت...


بعد از کلی وقت آپدیت کردم ... خوشحال میشم سر بزنی و بخونی و نظر بدی .. ممنونم ... ببینم نظر تو چیه !! حال میدن یا میگیرن ؟؟!!! در ضمن ممکنه مثل همیشه یه ذره بالا اومدنش طول بکشه که شما ببخش و بصبر ...

هومن پنج‌شنبه 24 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 02:54 ب.ظ http://hamraz.blogfa.com/

سلام دوست عزیز خوبی؟
نوشته هاتون سرشار از حس غریبی هستند
ان قدر غمگینم که حتی باد با رقص برگها نمی تواند شادم کند
منم اپم دوست داشتی سر بزن
موفق باشی
بای.

غریب اشنا پنج‌شنبه 24 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 10:41 ب.ظ http://www.hejregol.blogfa.com/

دوست خوبم سلام بروز کردم منتظرت هستم

مصیبت پنج‌شنبه 24 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 11:06 ب.ظ http://mosibat.blogfa.com

سلام
ممنونم که به من سر زدی
اپم خوشحال میشم بیای
موفق باشی

مهتاب جمعه 25 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 12:18 ق.ظ http://www.shabe-sard.blogsky.com

*دوست خوبم! با اعلام همکاریت ، واقعا دلگرمی فوق العاده ای به من دادی . نکته ی قابل توجه در کامنت تو دوست عزیزم ، این بود که گفته بودی "تا کی میشه این قلب رو وصله زد !" من میگم اگر یه التیام اساسی به قلبمون بدیم ، اگه دوای دردش رو به طور ِ جاودانه پیدا کنیم ، دیگه قلبمون شکستنی و تجربه نمی کنه که نتونه تحملش کنه .
فرمول رسیدن به این التیام ، تجربه درد + گذر ایام + اراده و خواستن +مهمترین چیز و عنصر اساسی « پذیرش قدرت برتر و حاکم » هست که این راه و یه دل درد کشیده بهتر طی میکنه با تجربه ای که از نرسیدنها به خواسته های نا محدودش در این چار چوبه ی زمینی کسب میکنه و در گذر ایام به خود ِ از یاد رفتش بر میگرده و با تجمع ارادش به لایتناهی ای عشق می ورزه که در این عرصه خواستنهای نا محدود و سرای محدود تنها مأمن امن اونه . من پست جدیدم رو آپ کردم . برای شنیدن نظرات نابت منتظرت هستم . همیشه موفق باشی دوست من. در پناه یزدان.*

نازنین(زندگی) جمعه 25 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 10:56 ق.ظ

سلام /نفر ۱۰۰ من هستم .

زیارت قبول باشد . خدانگهدار

تینا جمعه 25 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 06:55 ب.ظ http://tina-hoolo.persianblog.com

دارین میرین مشهد،اونم تو همچین روزاوشبایی خیییییلی التماس دعادارم عزیزم.مرسی اومدی پیشم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد