تا ته خوشبختی راهی نیست به جز یک نفس

و با اخرین تار موی باقی مانده در لای دفتر خاطراتمان

تمام گذشته ها رو به جوخه دار میکشم و فراموش میکنم

 

سلام :

با تو حرف میزنم حتی تو این سکوت غربت

سطر به سطر نگات میکنم  ، شاید این عکس تنها اشنای من باشه اینجا

دارم به این نتیجه میرسم که یواش یواش ارزوهام دارن مثل رنگ چشمات تو دلم دوباره سبز میشن

میدونی سارا جون نمیتونم ازت پنهون کنم تو هم باید بدونی که داره عشقت به اخرین روزاش نزدیک میشه اخه نمیشه که تو دلم باشی اونوقت  کنارم . ، این یه ظلم به شیوا هست

تو تنهایی هام تو سکوت اینجا ، خیلی ذهنم مشغول تو ... میدونی با تو نه سال زندگی کردم تو رویاهام ولی همیشه تنها بودم اما الان ، چند وقت با... اشنا هستم اما اون همیشه کنارم بوده منو از تنهایی در میاره بهم امید به زندگی میده خیلی دختر خوبی هست

تو رو قشنگ میشناسه حتی چند بار هم باهاش اومدم سر خاکت ، تا به حال به من نگفته با گذشتت با یاد سارا چیکار میخوای بکنی همیشه واسه تو عشقی که به تو دارم احترام قایل هست

ولی بی انصافیه که منم خود خواهانه بخوام که تو رو تو ذهنو دلم داشته باشم و اونو کنارم این معامله جور درنمیاد خودتم میدونی که نمیتونم دو نفر یه جا دوست داشته باشم (با ده نفر همزمان دوست بودم ولی هیچ کدومو دوست نداشتم ) الان سر دوراهی هستم که ؟؟؟‌

اره... اومد و با حضورش تن منو پر از لذتی فراموش شده کرد اره خوب منو سر به هوا کرد تو تموم موقعی که باهاش بودم حتی یه لحظه هم به یادت نبودم تموم گذشته رو همراه با تو فراموش میکردم

میدونی یواش یواش دارم به یدونه از ارزوهام میرسم ،،، خیلی دلم میخواد دوباره عاشق بشم عاشق یه عشق حقیقی یا شایدم زمینی دیگه خسته شدم بس که تو رویاهام عاشقت بودم .

میخوام فریادی به بلندای کوه فرهاد بکشم .تموم گذشته ها رو به صندوق خاطرات بسپرم دیگه این تو نباشی که بخوای همیشه به یادم بیایی ، میخوام هر موقعه که دلم خواست بیام در اون صندوق باز کنم و روزای با تو بودن تکرار کنم سارا جونم حتی اگه خودمم بخوام نمیتونم تو رو واسه همیشه فراموش کنم خودت هم میدونی اما باید بگم که یه بوسه کوچولو روی عکست _ خاطره ها _ گذشتمون میزنم و میسپرمت به صندوقچه قدیمی

اخه الان تو پوست خودم نمیگنجم دارم دنبال پوست اضافی میگردم

خودمم باورم نیست که میخوام دوباره طعم یه عشق واقعی رو بچشم میخوام یه نفر رو تا همیشه بیارم و کنار خودم قرار بدم اما من انتخاب اشتباهی نمیکنم شیوا مثل خودتو لیاقت اینو داره که بهش عشق بورزم اره اونم لایق عشق

قبل از اینکه من بخوام کاری بکنم اون سه _ چهار سال هست که منو دوست داره تموم ارزوش این بود که دوباره منو ببینه اما الان داره منو واسه همیشه مال خودش میبینه نمیدونم چه حسی داره ولی من

با این که با سارا بالاترین نقطه عشق رو لمس کردم اما دلم میگه دوباره میتونم

راستی سارا یه چیزی ::: میدونی خیلی دلم میخواد دوباره بازی کنم دلم تنگ شده واسه بازی کردن اما چه کنم که قول دادم دیگه کاری نکنم که . ولی میدونی تو تموم اون بازی ها من بازنده بودم

هیچ وقت به این فکر نمیکردم که شاید بشه دوباره همه چیزو شروع کرد الان حسرت روزهای رفته رو میخورم که چقدر ادم اومدن که واقعا میشد راجع بهشون فکر کرد خیلی راحت روزهای قشنگ جونیم رو پات گذاشتم در عوض چی گرفتم

عمریست که میبازم یک برد ندارم       اخر چه کنم عاشق این کهنه غمارم

نمیدونم چرا ؟ ولی خیلی دلم برای ایران تنگ شده خیلی خیلی دلم برای با تو بودن تنگ شده.

 

میدونم دلت میخواد هوا باشی تا توی سینه ام همیشه رها باشی

نکنه دلت میخواد ماهی باشی تا تو دریای دلم رها باشی

شایدم دلت بخواد یه قطره اشک باشی

تا همیشه توی چشمام یا که پشت پلکهام قایم باشی

تو باید عطر تموم لحظه باشی ، تا منم واسه ثبت لحظه ها بی تاب باشم

دوست دارم تو هرشب رو تنم مثل یه سایبون باشی
تا همیشه مثل یه عشق تو دلم تکرار باشی
ببینم شیوا جونم میتونی مثل یه سایه تا همیشه کناردلم باشی
تا دوبارهتو روزهای با هم بودن از تپش عشق بی تاب باشیم

اره تو باید باشی تا منم همش واست غصه بگم

قصه بره و گرگ شایم قصه شبهای ناز

قصه ای از شبهای ناز از تاریکیو مهتاب و ماه

اره از سایه و تن واست میگم

تازه الان فهمیدم تو باید هرشب باشی تا همیشه تو دلم تکرار باشی

 

نظرات 24 + ارسال نظر
آدینه بوک جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 04:44 ق.ظ http://www.adinehbook.com

بازاریابی اینترنتی ... هر کلیک 80 ریال ... به ما سر بزنید.

سمانه ****** شمیم عشق جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 06:27 ق.ظ http://shamimeeshgh.blogfa.com

صادقانه ی زیبایی بود.
از صمیم قلب در این شروع تازه براتون آرزوی موفقیت می کنم...
دیگه اون طرفا نمیاین... البته خوب انگار سرتون شلوغه...
یا علی

سمانه ****** شمیم عشق جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 06:28 ق.ظ http://shamimeeshgh.blogfa.com

راستی میشه اون لینک بلاگ منو به بلاگفا تغییر بدین؟!

Elham D جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 06:58 ق.ظ http://brightsunflower.blogsky.com

جالبه! خوبه که داری به زندگی واقعی فکر می کنی! آفرین می گم. واقعا از صمیم دل. پافشاری نکن روی چیزی که عادته و اسمشو گذاشتی عشق. بیشتر به خودت تاکید کن.

اما توی دلت بگو. اون دختر معصوم رو هم با این حرفا بیشتر آزار نده! خواهشا.
شاد و موفق باشی و عاشق واقعی.

Elham D جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 07:00 ق.ظ

کامنتت رو گذاشتم تو پست جدیدم.
:)
چون تازه آپ کردم.

نیلوفر جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 08:51 ق.ظ http://manana521.blogfa.com

سلام . چطوری ؟ خوش میگذره ؟
جالب بود مخصوصا شعر آخر
وبلاگم آپ شده . سر نمیزنی ؟!

هنی جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 09:21 ق.ظ http://henika.blogfa.com

یک تصمیم می خواد و یک اراده ... با یک داستانک بروزم . خوشحال میشم اگر تشریف بیارین

خانوم کوچولو جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 11:20 ق.ظ http://Kolbe22.blogfa.com

سلام...
می بینم که بوی امید و سر خوشی از این نوشته ها میاد...
بهتون تبریک میگم....
نوشته هاتون عوض شده و دیگه اون غم همیشگی توش نیست....بوی زندگی میده...
بوی بهار...
بوی تمام گلهای خوشبوی بهاری....
امیدوارم که در کنار شیوای عزیز روزها و لحظه های خوبی رو داشته باشین و همیشه و همه جا طعم خوشبختی رو حس کنین..
در پناه خدا،شاد باشین وامیدوار.

میثم جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 11:53 ق.ظ http://a30.blogfa.com

سلام
ممنون که به من سر زدی
موفق باشی

..:: به شکوه عشق ::.. جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 12:53 ب.ظ http://magic-love.myblog.ir

سلام !!
راستش من نمیدونستم که سارا فوت کرده ..
خدا رحمتش کنه ..
آره این جوری فکر کنم سارا خوشحال بشه ..
ولی سعی نکن به کل فراموشش کنی ..
یادت باشه اون هم یه روزی عشقت بوده..
من شما رو به لینک دوست جونیامون اضافه کردم..

تارا جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 05:54 ب.ظ http://www.t2s.persianblog.com

آره همیشه تا خوشبختی فقط یک نفس مونده ولی تا میخوای بهش برسی نفست میبره.
من به روزم. سر بزن.

نازنین جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 07:06 ب.ظ http://www.specially.blogfa.com

برادرم سلام :
خیلی خیلی خوشحالم که نیمه گم شده خود را پیدا کردید .
عشق زیباست . ان شاء الله هرچه زودتر ایران بیایید و با شیوا خانم پیوند مقدس ازدواج ببندید و طعم شیرین آرامش را بچشید .
از اینکه نام وبلاگ جدیدم را درج نمودید ممنونم . وبلاگ قبلی به علت شلوغی زیاد متروکه اش کردم .
راستی ! چقدر خوبه که ایشان را چندین سال می شناسید .
و شما باید به خود خیلی ببالید که شیوا جون شما را دوست دارد .یک زن وقتی همسرش را دوست داشته باشد تا آخر عمرش وفادار می ماند . به نظرم انتخاب صحیح و منطقی کردید //
شما هنوز اول جوانی تان است .
شکسته نفسی نکنید .
خداراشکر .الهی هرچه زودتر این دوری خاتمه بیابد و به عشقت برشی و ما شوی.
شاد و خوشبخت و موفق باشی برادر گلم.

** پرنسس ** جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 08:39 ب.ظ http://yasesefid.blogsky.com


عمریست که میبازم یک برد ندارم
اخر چه کنم عاشق این کهنه غمارم


...

خوشحالم که داری دوباره شروع میکنی
خوشحالم که بالاخره یه موجود زمینی و پاک و عاشق هست که دنیا رو به نامت در بیاره

دوسش داشته باش
مهربون باش

عاشقانه زندگی کن
آرامش بهش بده
هم به خودت هم به اون

میتونم بگم فقط خوشحال شدم

از اینکه دیگه تنها نیستی

از اینکه اینبار بعد از سارا اولین باریه که حقیقتا عاشق شدی
که حقیقتا یکی رو دوست داری

زیباست

آغاز دوباره ات رو بهت تبریک میگم

قدرش رو بدون
باهاش شروع کن

چه با خاطره
چه بی خاطره
فرقی نداره

تو اگه بخوای زندگی کنی و عاشق باشی میتونی
حتی اگه صندوقچه ات همیشه زیر بغلت باشه

به شیوات هم سلام برسون
از قول یه دختر ایرونی که بوی قهوه های تهرون رو میده


امیدوارم خوشبخت بشید
امیدوارم زیبا اغاز کنید
زیبا زندگی کنید
زیبا ادامه بدید


بهت تبریک میگم
خوشحال شدم خیلی


راستی یه چیز دیگه:
نشون بده شاپرکها هم میتونن پرواز کنن

اما نمیدونم تو این پرواز تو شاپرکی یا باد؟


لحظه های قشنگی رو برای هم بسازید

شیوا؟ نام زیباییست که در دلت میماند
در زندگی هم نگهش دار

خوشبخت باشید و سعادتمند


با احترام * یاس سفید *

دختر مشرقی جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 09:49 ب.ظ

سلام.............با ارزوی موفقیت وشادکامی برای شما

bluedorry شنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 11:39 ق.ظ http://deep-hole.blogspot.com/

خیلی وقت بود که این ورا نیومده بودم
یهو دلم حوس کرد بیام و ببینم چه خبره
.....
روزگار غزیبی است
.........
چه مومنانه و عاشقانه پژواک عشق را در نازنین ترین دوستانم می بینم
غریبه ای که ..... جنس غمش برایم آشنا بود
شاید امروز آمدم تا پیامی در نوشته ات بخوانم

و اینک
می بینم
که اشتباه نکرده ام
زندگی
.................
زندگی مهربانانه با ما سخن می گوید

bluedorry شنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 11:40 ق.ظ http://deep-hole.blogspot.com/

خوب است
که این چنین می خوانم
امید را در قلمت
خوب است

تنهاترین غزال شنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 10:36 ب.ظ http://www.sarbolanddd.persianblog.com


سلام
بسیار زیبا و با احساس
خوشحالم از فعالیت دوباره ی شما


باید قبول کرد خدا هم از ابتدا
احساس و عشق رارا به کسی رایگان نداد
باید اعتراف کنم هیچ حادثه ای
چون چشم های مست تو ما را تکان نداد.

من آپم خوشحال میشم سری بزنید.
بدروود

رضا دوشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 11:15 ق.ظ http://www.mesom.blogfa.com

سلام
من بطور خیلی اتفاقی به وبلاگ خوب شما راه پیدا کردم و خوشحال میشم شما هم به وبلاگ من بیای و در مورد وبلاگ من و پست جدید نظر بدی چون نظر شما برام مهمه.
منتظر حضورت می مونم
نظرات در مورد تبادل لینک چیه؟

سانای دوشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 01:15 ب.ظ http://www.sanay.blogfa.com

سلام خوبی ؟
چه خبر ؟ نیستی ؟
من خیلی منتظر تو شدم اما نیومدی ؟
ئل ما هم برای شما دوست عزیز تنگ شده !

سانای دوشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 01:18 ب.ظ

مناز همه مقد سها هم مقدس تری
چگون نامد کنم گناه////// ای نور
که خوده گناه مقدسی
منتظرتم

دیانا دوشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 01:47 ب.ظ http://justkhodam.blogsky.com

سلام
ممنون که به تولدم اومدی مرسی از تبریکت
سارا خوشحاله
باور کن
باز هم عاشق باش

سایه دوشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 06:42 ب.ظ http://sayehetanha.blogsky.com

بد رسمی است رسم زمانه ای که کسی سکوت سرشار از فریادت را نمی شکند

دستی به رسم دوستی دستانت را نمی فشارد

در مرداب فرو افتاده ای و کسی دست نجات به سویت دراز نمی کند

باید پناه برد به کنج تنهایی ها

..............تنهایی را دوست دارم

تنهاترین غزال دوشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 07:25 ب.ظ http://www.sarbolanddd.persianblog.com

به نام حضرت دوست
.
خداوندا!

کیست که ساغر محبت از دست تو نوش کرد و حلقه بندگی دیگری در گوش کرد ؟!

کدامین نرگس ، پای نیاز در چشمه تو شست و چشم شیفتگی به تو ندوخت ؟

همیشه دعایت میکنم به رنگ آسمان باشی نه رنگین کمان!

در پناه حضرت دوست

سلام دوست خوبم
خیلی زیبا و صادقانه نوشتی
سربلند باشی
بدرووود
راستی منم آپ کردم
خوشحال میشم سر بزنی
بدروود

نازنین/یک ایرانی پنج‌شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 09:08 ق.ظ

برادر گلم سلام
کامنت زیبایت را خواندم . چقدر با محبت
فدات بشم خیلی ممنون .همین که نوشتی یک دنیا برای من ارزش دارد .احسنت به شما
برادرم سلامتی و خوشبختی شما آرزوی من است .
قربونت برم . خیلی مراقب خودت باش
الهی هرچی خیر و صلاحت است پیش بیاد .
و خوشبخت باشی و آرامش را بدست بیارس و با شیوا خانم زندگی جدیدی را شروع کنید .
شاد باشی عزیزم . خیلی خیلی به عنوان یک برادر خوب قبولت دارم .
نازنین .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد